قاتل جسد مومیایی در انتظار محاکمه
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۵۱۳۳۴
مرد میانسال که هنگام انتقال یک جسد مومیایی، عکسش توسط زن همسایه ثبت شده بود، بزودی در دادگاه کیفری محاکمه خواهد شد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ظهر شنبه 30 بهمن سال گذشته و بهدنبال تماس زن جوانی با پلیس آغاز شد. زن جوان که شاهد صحنهای تلخ و دردناک بود، گفت: پشت پنجره اتاقم در حال صحبت با تلفن بودم که با صحنه عجیبی مواجه شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همسایگی ما یک کارگاه تولیدی و تعمیرات مبل است. در کمال ناباوری مردی را دیدم که داخل حیاط در حال کشیدن جسدی است و آن را به داخل زیرزمین برد. با دیدن این صحنه خیلی شوکه شده بودم اما موفق شدم چند عکس با تلفن همراهم از این ماجرا بگیرم.
به دنبال تماس زن جوان، مأموران پلیس راهی محل حادثه در غرب تهران شدند و جسد مردی را که داخل پارچهای سفید شبیه مومیایی پیچیده شده بود پیدا کردند. مرد جوانی که در کارگاه بود خیلی زود به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول همکارم بود. این خانه ویلایی که کارگاه مبلسازی است، متعلق به پدر و برادرزن مقتول بود. من هم دو سالی میشد که در اینجا مشغول به کار شده بودم.
چند شب قبل مبلهایی که ساخته بودم در بالکن بود و مبلهای مقتول داخل ساختمان به او گفتم هوا ابری است و به احتمال زیاد باران ببارد بهتر است من هم مبلها را بیارم داخل تا آسیب نبیند. اما او اجازه نداد. سر همین موضوع بین من و مقتول جر و بحث درگرفت و او ناگهان به من سیلی زد، من که بشدت خشمگین و عصبانی شده بودم، ناخودآگاه میله آهنی را که کنار سالن بود برداشتم.
چشمهایم را بستم و شروع کردم به ضربه زدن، وقتی چشمهایم را باز کردم دیدم ضربهها به سر او اصابت کرده و خونین روی زمین افتاده است. میخواستم جسد را به زیر زمین ببرم و دفن کنم اما هیچ وقت تصور نمیکردم که هنگام انتقال جسد کسی شاهد ماجرا باشد و لو بروم.
پس از تکمیل تحقیقات فرزند اول مقتول خواهان قصاص قاتل پدرش شد اما باتوجه به اینکه سن فرزند دوم مقتول قانونی نشده بود و پدربزرگش هم فوت کرده بود در این شرایط طبق ماده 356 قانون مجازات اسلامی، پرونده به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده و درخواست دیه از طرف فرزند صغیر مقتول داده شد. بدین ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست از سوی بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: هنگامه قاضیانی ایذه جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران کتایون ریاحی قاتل جسد مومیایی هنگامه قاضیانی ایذه جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران کتایون ریاحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۱۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری
جشنواره بینالملی فیلم «کارلویواری» امسال برنامه مرور آثار «فرانتس کافکا» نویسنده بزرگ اهل چک و تاثیر او بر سینما را برگزار میکند.
به گزارش ایسنا، جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری امسال قرار است مروری بر آثار «فرانتس کافکا» نویسنده سرشناس و تأثیر او بر سینما را در برنامه ویژهای تحت عنوان «آرزوی سرخپوست بودن: کافکا و سینما» ارائه کند و در آن به تاثیر این نویسنده بانفوذ چک بر فیلمسازانی چون «اورسون ولز»، «مارتین اسکورسیزی»، «عثمان سمبن» و «استیون سودربرگ» بپردازد.
ژوئن امسال صدمین سال درگذشت کافکا است که در آسایشگاهی در شهر کیرلینگ اتریش درگذشت. جشنواره فیلم کارلووی واری به افتخار این نویسنده فیلمهایی چون «کافکا» ساخته سودربرگ، «محاکمه» ساخته ولز، «پس از ساعت اداری» به کارگردانی اسکورسیزی و همچنین «مستاجر» از رومن پولانسکی را به نمایش خواهد گذاشت.
به گزارش ددلاین، پنجاه و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوی واری از تاریخ ۲۸ ژوئن تا ۶ جولای (۸ تا ۱۶ تیرماه) در کشور جمهوری چک برگزار میشود.
«فرانتس کافکا» یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن ۲۱ روز سوم جولای سال ۱۸۸۳ در یک خانواده یهودی آلمانیزبان در پراگ، پایتخت جمهوری چک، متولد شد. او بزرگترین فرزند از جمع شش فرزند خانواده بود و زبان اولی که فراگرفت، آلمانی بود اما بعدها توانست زبان چکی را نیز بیاموزد. علاقهاش به زبان فرانسه، او را به آموختن این زبان کشاند.
کافکا پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه آلمانی «چارلز فردیناند» در پراگ رفت و در ابتدا به تحصیل شیمی پرداخت؛ اما بعد از دو هفته رشتهاش را به حقوق تغییر داد و در سال ۱۹۰۶ موفق به کسب دکترای حقوق شد.
تا هنگام مرگ، آثار و سبک نگارش کافکا توجه کمی را جلب میکرد. وی پیش از مرگ، از دوست نزدیک و مدیر برنامههای ادبیاش، «ماکس برود» خواست تا تمام دستنوشتههایش را از بین ببرد.
«دورا دیامانت» که «کافکا» به او علاقهمند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد؛ اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامهاش را نگه داشت که البته در سال ۱۹۳۳ به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دستنوشتههای «کافکا» در حال انجام است.
تمامی آثار منتشرشده کافکا به جز چند نامهای که او در چک به «میلنا جنسکا» نوشت، همگی در آلمان نوشته شدند. کافکا سبک نگارشی منحصر به فردی داشت و البته این مسأله شاید به خاصیت زبان آلمانی برمیگردد که این امکان را به وی میداد تا از جملات بلند استفاده کند؛ جملاتی که برخی مواقع حتی به یک صفحه میرسید.
دو مساله مهم که دائما ذهن «کافکا» را به خود مشغول میکرد و وی را تحت فشار قرار میداد، رابطه نابسامان او با پدرش و مذهب یهودیت وی بود. ارتباط او با پدرش در بسیاری از آثارش تاثیر گذاشته و امروزه هم از مشخصههای بارز این نویسنده برای روانکاوی ذهن وی به کار میرود. یهودی بودن کافکا هم از دیگر عواملی بود که موجب میشد اکثر داستانهای او حول محور موضوع بیگانگی به نگارش درآیند.
منتقدان بسیاری سعی کردهاند تا آثار «کافکا» را در قالبهای فکری و عقیدتی خاصی قرار دهند، از جمله مدرنیسم و رئالیسم جادویی، و برخی تأثیر مارکسیسم را در آثار او مانند «قصر»، «محاکمه» و یا «در تبعیدگاه» آشکار میدانند. برخی دیگر اگزیستانسیالیسم یا آنارشیسم را سبک مورد استفاده «کافکا» میدانند.
شرححالنویسان معتقدند «کافکا» همیشه فصلهای ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمیاش میخواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» شوخطبعی سوررئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کردهاند. «ژان پل سارتر» و «آلبر کامو» دو نویسنده نامداری بودند که بیش از همه تحت تاثیر سبک ادبی خالق «مسخ» قرار داشتند.
«کافکاییسم» (Kafkaesque) اصطلاحی است برای توصیف موقعیتهای سوررئال، مانند آنچه در رمانهای کافکا رخ میدهد و وارد زبان انگلیسی شده است.
با این حال، خوانندگان آثار این نویسنده برای انتخاب یک اثر از او، باید توجه کافی به تاریخ چاپ کتاب داشته باشند؛ چراکه «کافکا» پیش از آنکه بتواند برخی نوشتههایش را برای چاپ آماده کند، درگذشت. بنابراین، رمانهای «قصر»، «محاکمه» و «آمریکا» همگی توسط مدیر کارهایش «مکس برود»، منتشر شدند.
فشارهای اجتماعی و افسردگیهای کافکا موجب شد تا او به بیماریهای متعددی مانند سل، میگرن و بیخوابی مبتلا شود. وضعیت وخیم او این اجازه را به او نمیداد تا بتواند به اندازه کافی غذا بخورد و از آنجایی که آن زمان درمان داخل وریدی هنوز کشف نشده بود، هیچ راهی برای تغذیه او نبود، تا اینکه سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در آسایشگاهی در منطقه کرلینگ نزدیک وین درگذشت.
پیکر این نویسنده روز یازدهم ژوئن پس از انتقال به پراگ به خاک سپرده شد.
داستانهای زیادی از کافکا به جا ماندهاند که از جمله آنها میتوان به «توصیف جنگ» (۱۹۰۴)، «مقدمات عروسی در ییلاق» (۱۹۰۷)، «تفکر» (۱۹۱۲)، «در تبعیدگاه» (۱۹۱۴)، «رییس آرامگاه» (۱۹۱۷)، «دیوار بزرگ چین» (۱۹۱۷)، «پیامی از سوی امپراتور» (۱۹۱۹) و «محاکمه» (۱۹۲۵). «قصر» (۱۹۲۶) و «آمریکا» (۱۹۲۷) اشاره کرد.
کانال عصر ایران در تلگرام